کد مطلب:48552
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:2
با توجه به اين كه قرآن كريم، درمان تمام دردهاي جامعة انساني است، اين سؤال مطرح ميشود كه چرا ما نميتوانيم از درمانهاي قرآني براي مشكلات معنوي يا اجتماعي استفاده كنيم؟ اين تصور باعث ميشود كه نسل جوان نتواند به قرآن راغب و با آن مأنوس شود; زيرا ترجمه و تفسير قرآن آن قدر تخصصي است كه جوانان حوصله خواندن آن را ندارند. از سوي ديگر ما نقش ملموسي از قرآن در زندگي فردي و اجتماعي خود مشاهده نميكنيم، با اين وجود چگونه ميتوانيم حاكميت قرآن را در زندگي خود گسترش دهيم؟
قرآن، دو كار اساسي نسبت به انسانها بر عهده دارد: نخست آنها را از هرگونه بيماري، عيب، ظلمت و نارساييهاي فكري، اخلاقي و عملي پاك ميسازد; سپس براي جوانه زدن شكوفههايِ فضايل انساني، آنها را به سوي ارزشها و صفات پسنديده و خداگونه هدايت و تربيت ميكند.
خداوند متعال در اينباره ميفرمايد: وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْءَانِ مَا هُوَ شِفَآءٌ وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَ لاَيَزِيدُ الظَّـَـلِمِينَ إِلآخَسَارًا; (اسرأ، 82) قرآن را نازل ميكنيم كه شفا و رحمت براي مؤمنان است و ستمگران را جز خسران ]و زيان[ نميافزايد. در اين آية شريفه، شفأ به مرحلة پاكسازي دروني و رحمت به مرحلة هدايت به سوي خدا اشاره دارد. آري، قرآن نسخة شفابخش، براي هرگونه انحرافات اعتقادي و اخلاقي است. اگر كسي ميخواهد خود را از بيماري شرك، جهل، غرور، حسد، نفاق، دروغ، غيبت، بيصداقتي، اعمال زشت و... نجات دهد، دارويش در قرآن هست.
خداوند متعال ميفرمايد: قَدْ جَآءَتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَآءٌ لِّمَا فِي الصُّدُورِ; (يونس، 57) از سوي پروردگارتان اندرز و شفادهندة دلها نازل شد.
عليميفرمايد: از اين كتابِ بزرگِ آسماني براي بيماريهاي خود شفا بخواهيد و براي حل مشكلاتتان از آن ياري بطلبيد; چرا كه در اين كتاب درمان بزرگترين دردهاست: درد كفر و نفاق و گمراهي و ضلالت.(ترجمه نهجالبلاغه، محمّد دشتي، خ 176، ص 332ـ334، افق فردا.)
البته اين نسخه، مانند نسخههاي ديگر، هنگامي در قلب و روح انسان اثر دارد كه به آن عمل شود. آثارش وقتي نمايان ميشود كه فرمانش را در زمينه علم و آگاهي و عدل و داد و تقوا و پرهيزگاري، اتحاد و صميميت، از خودگذشتگي و جهاد و... بپذيريم و بدان عمل كنيم. آنگاه به سرعت خواهيم ديد كه نابسامانيهايمان سامان مييابد.(ر.ك: تفسير نمونه، ج 12، ص 236ـ242.)
خوشبختانه پس از پيروزي انقلاب اسلامي براي انتقال اين مفاهيم گامهاي بزرگي برداشته شده و در مورد كشف و تبيين و طبع و نشر معارف قرآني به زبانهاي گوناگون (كودكانه و...) كارهاي عمدهاي انجام گرفته است. راهاندازي شبكههاي قرآني صدا و سيما، سايتهاي قرآني، نمايشگاههاي قرآني، و... از جمله اين فعاليتهاي چشمگير است.
بنابراين، اين تذكر شما كه براي جوانان زمينة مناسب يا تفاسير مناسب براي فهم و درك آنان فراهم نشده جاي سؤال دارد; البته، ما نيز با شما موافقيم كه اين فعاليتها معمولاً از حد حرف و شكل عبور نكرده و در رفتارهاي افراد نهادينه نشده است. اين كاستي دو علت ميتواند داشته باشد:
1. انتخاب زبان نامناسب از سوي متوليان فرهنگ و معارف قرآني;
2. گرايش نداشتن برخي جوانان به امور و مفاهيم مذهبي با توجه به تبليغات گسترده و پر زرق و برق، از سوي فرهنگهايمعارض.
به نظر ميرسد هر دو دليل به ويژه دومي ـ با توجه به اين كه طبع انسان خواه ناخواه به آزادي بيقيد و بند گرايش دارد ـ دليل ناكارآمدي فعاليتها باشد.
اين كاستي جز با شروع تربيت صحيح كودك از منزل و سپس استمرار آن در مدرسه و دبيرستان ميسر نيست. موقعي كه در منزل از سوي بزرگان حرفي از قرآن و دين نباشد، هر نوع فعاليت قرآني بينتيجه ماند.
افزون بر تربيت صحيح كودك، رفتارهاي بزرگان به ويژه مسئولان كشور، نقش عمدهاي در حاكم شدن رفتار قرآني در جامعه و بين جوانان خواهد داشت.
از سوي ديگر لمس و درك معارف قرآن كريم ـ مانند همة امور ـ جز با نزديك شدن به آن ممكن نيست. براي انس با قرآن دستكم قرائت آن، و سپس فهم مفاهيم آن از كتابهايي كه به اين منظور نگاشته شده است لازم است.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.